REZA JON |
|||||||||||||||||
چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب: متن اهنگ پارسال با هم, :: 14:36 :: نويسنده : REZA ATASKAR
پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم
زیارت برگشتنی یه دختری خوشگل و با محبت همسفر ما شده بود همراهمون میومد به دست و پام افتاده بود این دل بی مروت میگفت برو,بهش بگو آخه دوستش دارم میگفت بگو هرچی میخواد بگه بگه,هرچی میخواد بشه بشه هرچی میخواد بگه بگه هرچی میخواد بشه بشه راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم راز دلم را گفتم این رو جواب شنفتم تو (نمیدونم چیچی)پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیل كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیلی كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم
راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم
تو(نمیدونم چیچی)پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیل كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیل كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم تو(نمیدونم چیچی)پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |